بی نصیب



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


وصیت نامه شهید ابراهیم پری پور ، شهرستان قاین 

پدر و مادر و برادران و خواهر گرامی:

 تنها خواهشی که از شما دارم این است که امام را تنها نگذارید از فرامین این رهبر عظیم الشان پیروی کنید و همیشه دعایتان برای سلامتی امام باشد.

برادرانم و همشهریان! از شما می خواهم که در گروههای مقاومت بسیج شرکت کنید تا به فرموده امام عزیزمان ارتش 20 میلیونی مهیا شود.  والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته- ابراهیم پری پور- 21/8/61

 


سردار شهید حسین چدانی سال ۱۳۴۴ در روستای اکبریه شهرستان قاینات به دنیا آمد
در ۶ سالگی وارد دبستان شهر قاین شد و دوره راهنمایی را هم در این شهر سپری کرد

شهید، از همان دوران کودکی علاقه زیادی به جلسات مذهبی و قرآنی داشت، او معتقد بود مشکل گشای تمام گرفتاری، فقط ائمه (علیهم السلام) هستند.

حسین چدانی پس از شروع جنگ تحمیلی احساس تکلیف کرد و شرکت در جنگ را بر ادامه تحصیل ترجیح داد و وارد سپاه شد.

او نماز اول وقت، روزه و دیگر عبادات به ویژه کمک به فقرا و مستمندان را در اولویت کارهایش قرار می داد و اهمیت خاصی برای آن قائل بود.

شهید، فردی رشید، با شهامت و شجاعت بود و او بارها به عنوان فرمانده گردان المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از تیپ ۳ انصارالرضا (علیه السلام ) خراسان در جبهه حضور یافت.

شهید چدانی بیش از ۵ ماه در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و دو بار هم مجروح شد.

پس از اتمام جنگ تحمیلی و استقرار گردان المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پادگان آموزشی بلال قاینات در سمت فرماندهی این گردان فعالیت کرد و دو سال با اشرار مسلح و قاچاقچیان افغانی در مرزهای شرق کشور مبارزه کرد و سرانجام در حوالی شهرستان تربت حیدریه در مصاف با اشرار مسلح افغانی به فیض شهادت نائل آمد..

این شهید بزرگوار درگار شهدای فرخ آباد قاین به خاک سپرده شد.

 

 

 


  

 

    مفقود الاثر

                                     بهش گفتم : یکم استراحت کن.

                                     گفت: الان وقت استراحت نیست

پدرش گفت : اگر شهید شدی دنبالت نمیام.

  گفت: جنازه من برنمیگرده که شما بیاین ،دنبالش.

 مادرش می گوید : 36 ساله من چشم انتظارشم

 

شهید فرامز بهروان

به نقل از مادر شهید


فرق نمی کند

 

  

فرمانده سپاه زیرکوه بود ،بیشتر از بقیه نفت می فرستادیم در خانه اش .فهمید با عصبانیت آمد سراغمان گفت :چرا این کار رو می کردین؟

گفتیم خب حساب شما فرق می کنه.

گفت چه فرقی!!!

گفتیم شما بیشتر از بقیه زحمت می کشی !!!

گفت : بار آخرتون باشه ، از بیت المال همچین بذل و بخششهایی می کنین

پول نفتهای اضافه را هم حساب کرد و داد .

شهید محمد ناصر ناصری

 


نوروز در جبهه
شنبه شب، یکم فروردین 1361، بر خلاف دوران کودکی،

حال و حوصله سال تحویل را نداشتم؛

رفتم و گوشه سنگر خوابیدم.

یکی از بچه ها کتری بزرگی را که صبح، با کلی زحمت، با خاک و گونی شسته بود، تا شاید کمی از سیاهی آن کم شود، روی «چراغ والور» گذاشت. بوی تند نفت آن و شعله زردش، حال همه را گرفته بود؛ ولی چه می شد کرد؟

ادامه مطلب

تقاضای عاجزانه

 

از شما عاجزانه تقاضا مى‌کنم

                                        که اسلام

                                        و امام

   و ت مبارز و خستگى ناپذیر را

                                       تنها نگذارید

                                      و گول شیطان صفتان را نخورید

                                     و همیشه آماده شهادت باشید

 

قسمتی از وصیت نامه ی

شهید ابراهیم حبیبی


  سّر چشمان قشنگ


همسر ش می گه:

 چشمای ابراهیم من بخاطر دو چیز قشنگ بود:

  یکی اینکه : این چشم ها هیچوقت به گناه باز نشد.

دوم اینکه:  نیمه شب ها در خونه خدا بارونی بود.

گفتم من مطمئنم این چشما رو خدا خاطر خواه شده ، چشمات نمی مونه!!

آخرش هم تو عملیات خیبر از بالای دهانش و لبهاش سرش رفت چشما رو خدا با قابش برداشت و برد.

 

سردار رشید اسلام شهید حاج محمد ابراهیم همّت

به نقل از همسر شهید


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Sabrina فروشگاه آنلاین آسمان Rebecca Scott مهندس روح اله رستمی صفحه وب|هر آنچه مورد نیاز شماست فروش گيت فروشگاهي Kris خدمات اینستاگرام